Fars-Türk

Sunday, August 14, 2005




دولت تركي اينْجُويان‌ در فارس‌

يكي‌ از دولت‌هاي‌ مستعجل‌، اما مشهور اين‌ دورة‌ فارس‌، دولت‌ اينجويان‌ بود. حاكم‌ فارس‌ در دورة‌ ابوسعيد، زني‌ با نام‌ كردوجين‌ بود كه‌ همسر سَيُورغَتْمِش‌ ـ از اميران‌ دولت تركي قراختائي‌ كرمان‌ ـ بود و بعدها به‌ ازدواج‌ اميرچوپان‌ درآمد. پسر وي ‌قطب‌الدين‌ شاه‌ نيز حكومت‌ كرمان‌ را داشت‌ كه‌ دخترش‌ قُتْلُغ‌ تركان‌ به‌ عقد مبارزالدين‌ محمد، بنيان‌گذار سلسلة‌ تركي مظفري‌ درآمد.

در دورة‌ حكومت‌ كردوجين‌، فردي‌ با نام‌ شرف‌الدين‌ محمود، به‌ عنوان‌ مسؤول‌ املاك‌ خاصة‌ ايلخاني‌ كه‌ در اصطلاح‌ املاك‌ اينجو ناميده‌ مي‌شد، به‌ فارس‌ آمد. وي‌ به ‌زودي‌ بر فارس‌ و اصفهان‌ تسلط‌ يافت‌ و پس‌ از درگذشت‌ كردوجين‌، تلاش‌ كرد تا به‌ طور مستقل‌ بر اين‌ ديار حكومت‌ كند. ابوسعيد در سال‌ 734 فرمان‌ عزل‌ او را صادر كرد، اما وي‌ سر به‌ شورش‌ برداشت‌ تا آن‌ كه‌ دستگير و در اصفهان‌ زنداني‌ شد. پس‌ از مدتي‌ با وساطت‌ وزيرِ ابوسعيد، غياث‌الدين‌ ـ فرزند رشيدالدين‌ فضل‌الله‌ ـآزاد گرديد. باز هم‌ با وساطت‌ وزير، فرزند شرف‌الدين‌ محمود، يعني‌ جلال‌الدين ‌مسعود از طرف‌ ابوسعيد به‌ عنوان‌ دستيار امير شيخ‌ حسن‌ چوپاني‌ به‌ روم‌ رفت‌ تا در خدمت‌ او باشد.

پس‌ از مرگ‌ ابوسعيد، شرف‌الدين‌ محمود طي‌ درگيري‌هايي‌ كه‌ بر سر جانشيني‌ ابوسعيد رخ‌ داد، كشته‌ شد. پس‌ از آن‌ بود كه‌ امير پيرحسين‌ به‌ همراه‌ جلال‌الدين‌ مسعود به‌ فارس‌ آمدند. سلطان‌ شاه‌ فرزند ديگر شرف‌الدين‌ محمود وزارت ‌پيرحسين‌ را داشت‌ كه‌ به‌ دست‌ وي‌ كشته‌ شد. در اين‌ وقت‌ جلال‌الدين‌ مسعود نزد شيخ‌ حسن‌ جلايري‌ به‌ بغداد رفت‌ و او را براي‌ تصرف‌ فارس‌ تحريك‌ كرد. پيرحسين‌ حكومت‌ اصفهان‌ را به‌ فرزند ديگر شرف‌الدين‌ محمود، يعني‌ شاه‌ شيخ‌ابواسحاق داد. اين‌ امير كه‌ در ميان‌ اينجويان‌، دولتي‌ نسبتا طولاني‌ دارد، توانست‌ شيراز را ازدست‌ امير پيرحسين‌ گرفته‌ و براي‌ مدتي‌ دولت‌ اينجويان‌ را سرپا نگاه‌ دارد.

مهم‌ترين‌ رقيب‌ او مبارزالدين‌ محمد مظفري‌ بود كه‌ در يزد استقرار داشت‌ و با وصلتي‌ كه‌ با قراختائيان‌ كرمان‌ كرده‌ بود، به‌ موقعيتي‌ دست‌ يافته‌، پس‌ از دعوتي‌ كه‌ از پيرحسين‌ براي‌ آمدن‌ به‌ فارس‌ داشت‌، در صدد تصرف‌ اين‌ ديار برآمد. وي‌ در سال ‌754 توانست‌ شيراز را تصرف‌ كند. شيخ‌ ابواسحاق كه‌ گريخته‌ بود، در سال‌ 758 به‌ دست‌ وي‌ اسير و كشته‌ شد و به‌ اين‌ ترتيب‌ دولت‌ اينجويان‌ پايان‌ يافت‌.

شهرت‌ شاه‌ شيخ‌ ابواسحاق در تاريخ‌ ايران‌ (فارسستان)، به‌ دليل‌ تعلق‌ خاطري‌ است‌ كه‌ حافظ‌ شاعر برجستة‌ ايراني‌ به‌ وي‌ داشته‌ و اشعار زيادي‌ در ستايش‌ او گفته‌ است‌. شعر معروف‌ وي‌ در بارة‌ دولت‌ كوتاه‌، اما پرثمر شاه‌ شيخ‌ ابواسحاق چنين‌ است‌:

راستي‌ خاتم‌ فيروزة‌ بواسحاقي‌خوش‌ درخشيد ولي‌ دولت‌ مستعجل‌ بود

همين‌ طور عبيد زاكاني‌ اشعار فراواني‌ در ستايش‌ او سروده‌ كه‌ در كلياتش‌ آمده‌است‌.

مادر شيخ‌ ابواسحاق اينجو، تاشي‌ خاتون‌، زني‌ معتقد و مؤمنه‌ بوده‌ و هموست ‌كه‌ قرية‌ مِيْمَنْد را وقف‌ مزار سيد احمد فرزند موسي‌ بن‌ جعفر عليه‌السلام‌ معروف‌ به‌ شاه‌چراغ‌ كرده‌ و خود نيز در جوار آن‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شده‌ است‌.


Home [Powered by Blogger]