Posted
10:24 AM
by Mehran Baharlı
هنر و صنعت بافندگي تركي در استان فارس
هنر و صنعت بافندگي فارس، در وهله اول، عشايري است و پس از آن، روستايي. اكثر شهرها و روستاهايي كه داراي سنت بافندگي هستند، در مسير ايلهاي قشقايي و خمسه قرار دارند. ازاين روي، امتزاج فرشبافي عشايري و روستايي و تأثير متقابل آنها بر يكديگر، تشخيص شمار زيادي از دستبافتههاي روستايي را از فرآوردههاي گروههاي ايلياتي همجوار مشكل كرده است.
قاليهاي بولوردي
بارزترين نشانه قالي بولوردي شيراز در رنگآميزي عبارت است از امساك در كاربرد رنگهاي تند، خاصه قرمز و بهرهوري از رنگيزههايي كه يا از ابتدا ملايم است يا با گذشت زمان، به ملايمت ميگرايد و آنچه را به بولوردي رنگپريده شهرت يافته، پديد ميآورد.
ويژگي ديگر، رنگآميزي زمينه فرش است با رنگهاي نامتعارف و كمياب، چون صورتي، گلبهي، پوستپيازي و ارغواني.
نقشمايههاي خاص بولوردي شيراز عبارتند از: سروها و بته جقههاي رنگارنگ و مرغاني كه بال ظريف بر پشت دارند وگلدانهاي بتهاي.
درختچه برگ رزي نيز از نقشمايههاي ويژه بافندگان بولوردي است كه در اصل چهار تا شش برگ دارد و تنها يك گل زنبق بر تارك آن است. همچنين، بولورديها داراي درخت تجريد يافته منحصر بهفردي هستند.
اغلب قاليهاي بولوردي، با گره متقارن و پود دوگانه (پشميـ پشمي، نخيـ نخي يا پشميـ نخي) و اسلوب تماملول يا نيملول بافته ميشوند.
قاليهاي قُنقُري
دهستان قُنقُري به دو بخش بالا و پايين تقسيم ميشود. در بخش بالا، كه ساكنان آن فارس و ترك هستند، تا چندي پيش، قاليبافي معتبري داشتهاند. مهمترين نقشمايههاي آن، چهار بازويي، نگارههاي مرغي غاز مانند، بته جقهايهاي كوچك و گلدانهاي پراكنده ونقش حاشيهاي بته سهقلو / سروي گلهاي نيلوفر آبي ميباشد.
ساكنان قنقري پايين، اكثرا فارسيزبان و اندكي تركزبان هستند. اين محل، همچنين جايگاه تابستاني ايلات عرب نيز هست. از نقشمايههاي متداول در اين منطقه، نقشمايه بته قبادي، حاشيه سوسني، گلهاي هشتپر و برگهاي كنگرهدار ششپر بنيانيافته، ميباشند.
قاليهاي قنقري، با گره متقارن و پود دوگانه بافته ميشوند. همچنين، بافندگان قنقري، گهگاه گرايش به شيوه رنگآميزي تيره اندر تيره دارند كه ممكن است تأثير فرشبافان عرب باشد.
قاليهاي خُنْگِشْت
دهستان خنگشت، جايگاه تابستانه بخشي از عشاير قشقايي، باصري و عرب است. فرشبافي آن، از نقشمايهها و شيوههاي طراحي و نقشپردازي اين كوچروان، اثر پذيرفته و متحول شده است.
آهوان دم لوزي و نگارههاي ارهماهي شكل، شيوههاي خاص آرايش بوتههاي سهگل، نقشمايه چهار بازويي ترنجي با سبكي خاص و پراكندن بتهجقهايهاي كوچك بر آن، از نقشمايههاي خاص منطقه خنگشت است.
قاليهاي خنگشت، تمام پشم، با گره نامتقارن بافته ميشوند.
قاليهاي استهبان
حور شريعتمداري، كه طرح ترنج عظيم اين قالي باوقار است، سبك هندسي و تجريد يافته ترنجهاي چهارگل خاصي است كه در قاليبافي ايل بهارلو كاربرد مكرر داشته است.
بافندگان منطقه استهبان و بخصوص، شهرك ايج (ايگ، پايتخت شبانكارگان) از زمانهاي دور، اين طرح خاص را برگرفته و به شيوه هندسي متحول ساختهاند. افزون بر ترنج چهارگل، شاخه گلهايي كه درون ترنج و لچكهاي ديگر به شيوه گردان بافته ميشده، در برداشت بافندگان ايج، سادهتر و هندسي گشته و حالت قائم پذيرفته است.
حاشيه بسيار چشمگير اصلي به نقشي است كه تا كنون در فرشهاي فارس ديده نشده، اما حاشيههاي فرعي، مينياتور حاشيه پلهاي است كه شايد براي نخستين و آخرين بار، در دو رديف مكرر، زينتبخش حاشيههاي فرعي شده باشد.
-